

انیمیشن چيست؟
هنر حركت بخشيدن به اشياي بيجان را انيميشن گويند. انيميشن نوعي انگيزش هنري به حساب مي آيد كه خيلي پيش از صنعت فيلم شكل گرفت. اولين انيماتور در تاريخ اين هنر "Pygmalion" از اسطوره هاي رومي و يوناني بود، مجسمه سازي كه پيكر زني را آنچنان هنرمندانه و باظرافت ساخت كه خود عاشق آن شد و از «ونوس» الهه زيبايي (ستاره زهره) تمنا مي كرد كه به آن جان ببخشد. نوعي حس جادوگرانه، مرموز، رازگونه و سركشي و گناه همچنان با فيلم انيميشن معاصر همراه و هم بسته است كه آن را به نوعي تبديل به وسيله اي بدوي نموده براي كشف اسرار احساسات پرقدرت و اعجاب انگيز دوره كودكي و يا احساساتي كه به نوعي با داستانهاي ملي و افسانه هاي قومي و اجدادي در ارتباطند. «جين ديچ» يكي از انيماتورهاي معروف آمريكايي معتقد است: انيميشن را در اصطلاح "The Illusion ofLife" به معني «توهم زندگي» نيز مي نامند. در سال 1978 «جان هالاس» درخواست ثبت تعريفي تازهتر با تأييد نظر ASIFA (انجمن بين المللي فيلم انيميشن) نمود. كار مشكلي بود چراكه ارائه يك تعريف فني بدون اينكه بخواهد محدود به يك تكنولوژي خاصي باشد، سخت به نظر مي رسيد. من براي «جان هالاس» نوشتم: «تعريف من از انيميشن الزاماً فيلم، دوربين، فريم، پروژكشن، پرده ها، تيرك هاي ليزري، كامپيوتر يا حتي نقاشي ها را دربرنمي گيرد، بلكه مي تواند همه اينها يا هر تكنولوژي از آينده را نمايانگر باشد. انيميشن يعني «خلق و آفرينش، ثبت نمودن و بازيابي فازهاي حركت مجزا و مستقل در كنار هم.» آنچه «جين ديچ» در كتابش «چطور انيميشن بسازيم؟» نگاشته است، حكايت از انيميشن فريم به فريم دارد. از طرفي، انيميشن "real – time" يعني «خيمه شب بازي زنده» يعني عروسك گرداني توسط عروسك گردانها است كه مي توانيم آنان را انيماتورها نيز بناميم. اما كاملاً روشن است كه اين تعريف قابل توجيه براي جشنواره هاي فيلم انيميشن نيست. درست است كه اين نوع، در وقت و پول صرفه جويي مي كند اما هرگز از وقت، وضوح، اغراق و تكنيك انيميشن فريم به فريم برخوردار نيست. واژه انيميشن مشتق شده است از واژه لاتين «انيما» (anima) يعني «نفس زندگي» و بهتر است براي انيميشن مورد نظرمان واژه «انيميشن سينماتيك» را بكار ببريم. انيميشن سينماتيك يعني: ثبت فازهاي مجزا و تك تك كه به طوري به تصوير كشيده مي شوند كه توهم و خيال حركت را در قالب اجسام بيجان در قوه باصره آدمي ايجاد مي كند. تركيب انيميشن با موسيقي، هنري است كه در بعد زمان شكل مي گيرد. وقتي كه كليد «مكث» را فشار دهيد، CD شما ديگر نمي خواند و موسيقي قطع مي شود؛ در انيميشن مي بايست حركتي در بعد زمان متوقف نشود چراكه براي حركت بخشيدن، انيميشن ساخته مي شود و به همين دليل زمان نقش به سزايي بازي مي كند.
انیمیشن هنر عصر جدید
فیلمهای انیمیشن، حرکت جسمانی و اندامی را به گونهای تصویری بازسازی میکنند و برخلاف فیلم زنده، از انعطاف بیشتری برای کاربرد خلاقه حرکت برخوردار است. یعنی، انیمیشن با کند و تند کردن حرکات یا کاربرد طنزآمیز یا بیانگرایانه آن، میتواند تواناییهای جسمانی را جلوهای اغراقآمیز ببخشد، هنر انیمیشن نیز از همین جا آغاز میشود. همه ما با فیلم کارتون به عنوان تفریحی همگانی، بویژه برای کودکان، آشناییم. تلویزیون، عرصهای جهانی را برای این نوع از فیلم کارتون فراهم آورده است و چنین مینماید که تقاضا برای آن هیچ گاه فروکش نخواهد کرد، اما نمونههای متعددی نیز از امکانات بالقوه انیمیشن برای انتقال اندیشههای بصری طنزآلود و روایتهای جدی و پیچیده به تماشاگران بزرگسال یافت میشود. برخی از فیلمهای انیمیشن نه فقط از جاذبه آنی برخوردارند، بلکه فراموشنشدنی و حاوی تعابیر جالب اجتماعیاند. نمونه شناختهشدهتر، فیلمهای انیمیشن آموزشی برای کودکان و بزرگسالان است. در این مقوله، رسانه انیمیشن به نوعی زبان جدید بدل میشود؛ و تصاویری که در آن به کار میرود بسی گستردهتر از تصاویر دنیای موشها و خرگوشهاست. متاسفانه، هنوز برخی این قسم را حد نهایی فیلم انیمیشن میدانند، رنگها و شکلها و نمادهای متحرک نیز جوهره یک اندیشه یا حس را ارائه میدهدو آن را با وضوح و قدرت طنز بیان میکند. با کاربرد انیمیشن، زمان لازم برای بیان اندیشهها،به یک چندم زمان شیوههای آموزشی مرسوم میرسد. این شکل از آموزش بصری را میتوان برای استفاده عام در جامعه امروز کاملا رواج داد. البته امروزه چشمانداز انیمیشن، گستره قابل ملاحظهای یافته است.
انیمیشن در ایران
سازمان سینمایی کشور تا حدود سالهای ۱۳۱۰ فاقد امکانات تولید فیلم انیمیشن بود. علاقه و کنجکاوی اسفندیار احمدیه نقاشی کارگاه سفال وزارت فرهنگ و هنر، اولین حرکت را به وجود آورد. احمدیه، اولین نقاشی کارتون را به صورت اسلاید ساخت و سپس آن را به صورت نقاشی متحرک درآورد. این فیلم ملانصرالدین نام داشت و در سال ۱۳۳۶ با فیلمبرداری پطروس پالیان با دوربین دستی ۱۶م.م ساخته شد و ۱۳ ثانیه بود. در سال ۱۳۳۷، شش نفر از شاگردان ممتاز کارآموز رشته سینما در وزارت فرهنگ و هنر، برای تکمیل تحصیلات به آمریکا رفتند. پرویز اصانلو در رشته انیمیشن تحصیل کرد و مدتی زیر نظر لستر نورس کارآموزی کرد. او مدتی هم در استودیوی دیزنی و U.P.A به کار پرداخت. او در آمریکا، قبل از مراجعت به ایران، دستگاه اکسبری(QXBERRY) رابه سفارش وزارت فرهنگ وهنرخریداری کرد و به ایران آورد. در سال ۱۳۳۹، با دعوت از جعفر تجارتچی، کاریکاتوریست قدیمی و همکاری پرویز اصانلو و اسفندیار احمدیه واحد نقاشی متحرک وزارت فرهنگ و هنر آغاز به کار کرد. فیلم قمر مصنوعی حاصل همین دوره است که به کارگردانی اصانلو ساخته شد. طراحی و نقاشی آن را اسفندیار احمدیه بر عهده داشت. از آنجا که امکانات لابراتواری وجود نداشت این فیلم برای ظهور و چاپ به انگلستان فرستاده شد. مدت نمایش آن ۵ دقیقه بود. در سال ۱۳۴۳، نصرت کریمی که تحصیلات سینماییاش را در کشور چک و اسلواکی به پایان رسانده بود به ایران بازگشت. وی تا سال ۱۳۴۷، هفت فیلم عروسکی و نقاشی متحرک برای وزارت فرهنگ و هنر ساخت که از میان آنها، فیلم زندگی شایان ذکر است، طرحهای این فیلم به سبک نقاشی مینیاتور است. زندگی با تلاش «سرکیس زاکاریانس»، «نصرت شیرازی»، «فریدون فرشباف»، «تیموری» و «اسفندیار احمدیه» و با صرف ۳ سال وقت ساخته شد. در سال ۱۳۴۷، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شکل گرفت. فعالیت اصلی کانون تهیه کتاب برای کودکان بود. مرکز سینمایی کانون حاصل رابطه این مرکز با نویسندگان و بویژه نقاشان کتابهای کودکان بود. از نخستین تصویرگران کتاب کودک که به ساختن فیلم انیمیشن دست زدند، میتوان آراپیک باغداساریان و فرشید مثقالی را نام برد. در سالهای بعد گرافیستها و نقاشان و کاریکاتوریستهای کانون نیز به تولید فیلم انیمیشن پرداختند؛ مرتضی ممیز، علیاکبر صادقی، پرویز نادری، نورالدین زرینکلک، احمد عربانی و... تلاش این هنرمندان در مدتی کوتاه، تولیداتی خوب و جوایز متعدد بینالمللی را به همراه آورد.